راز بلاغت «لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا» در پرتو معیت الهی و ایمان راستین
راز بلاغت «لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا» در پرتو معیت الهی و ایمان راستین
آیهی شریفهی «لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا» (توبه: ۴۰) در یکی از حساسترین لحظات تاریخ اسلام نازل شد. در آن زمان، پیامبر رحمت، حضرت محمد مصطفی صلیاللهعلیهوآله، در مسیر هجرت از مکه به مدینه، به غار ثور پناه برده بود.
در کنار آن حضرت، مردی بود که سالها با او همراهی داشت. هنگامی که مشرکان تا نزدیکی غار رسیدند، یار پیامبر اندوهگین شد و از بیم آنکه دشمنان، مأموریت الهی رسول خدا را ناکام بگذارند، دلش به اضطراب افتاد. در این هنگام، پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله با آرامشی آسمانی فرمود:
«لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا»؛ اندوهگین مباش، که خدا با ماست.
در ظاهر، این جمله ساده است، اما در ژرفای خود، نکتهای دقیق و الهی نهفته است. چرا پیامبر نفرمود: «إنّ الله معي» (خدا با من است)، بلکه فرمود: «إنّ الله معنا» (خدا با ماست)؟
و چرا در داستان حضرت موسی علیهالسلام میخوانیم:
«قَالَ كَلَّا إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ» (شعراء: ۶۲) گفت: هرگز چنین نیست، پروردگارم با من است و به زودی مرا راهنمایی خواهد کرد.
موسی علیهالسلام معیت خدا را تنها برای خود ذکر کرد، اما پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود: «خدا با ماست». راز این تفاوت چیست؟
قرآن کریم در نقل این دو صحنه، دو حقیقت متفاوت را نشان میدهد:
در ماجرای حضرت موسی علیهالسلام، قوم بنیاسرائیل هنوز به ایمان کامل نرسیده بودند؛ دلهایشان پر از ترس و تردید بود. هنگامی که در برابر دریا و پشت سرِ سپاه فرعون قرار گرفتند، گفتند:
«إِنَّا لَمُدْرَكُونَ»؛ بیگمان ما گرفتار شدهایم.
ایمانشان سست بود، و هنوز معرفت عمیق به ربّ نداشتند. ازاینرو موسی علیهالسلام که از ضعف باطنی آنان آگاه بود، معیت الهی را تنها برای خود ذکر کرد و فرمود: «پروردگارم با من است».
یعنی: من یقین دارم خدا مرا هدایت میکند، هرچند شما هنوز در ایمان پایدار نیستید.
اما در غار ثور، پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله، اندوه او نه از ترس جان، بلکه از بیم آن بود که مبادا رسالت آسمانی به سرانجام نرسد. از این رو، پیامبر رحمت فرمود:
«إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا»؛ یعنی خدا با ماست، زیرا دلهایمان در یک مسیر و هدفمان در راه حق است.
در اینجا تفاوتی لطیف میان دو تعبیر قرآنی پدیدار میشود:
در ماجرای موسی علیهالسلام، کلمهی «رَبّی» (پروردگارم) آمده است؛ زیرا خطاب او با قومی بود که هنوز درک ربوبیت الهی در وجودشان ریشه نگرفته بود. اما در سخن پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوآله، تعبیر «الله» آمده است، زیرا مخاطب او مؤمنی است که در توحید و معرفت به مقام الهی به مرتبهای والا رسیده است.
این تفاوت در ساختار و واژهها، جلوهای از بلاغت شگفت قرآن کریم است؛ جایی که هر کلمه در جای خود، حقیقتی از ایمان و معرفت را آشکار میسازد.
آری، هنگامی که خدا با انسان است، ترس و اندوه جایی ندارد. و چه زیباست که مؤمن بداند: «لَا تَحْزَنْ، إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا»؛ اندوهگین مباش، خدا با ماست.
